ابتدا: سه چهار سالي بود که آلودگي هواي تهران اينقدرالتهاب و دردسر ايجاد نکرده بود. يک هفته است که پايتخت در وضعيت تعطيل و نيمه تعطيل به سر مي برد و ظاهراً اصفهان و يکي دو شهر ديگر هم به خاطر آلودگي هوا در استانه تعطيلي هستند. اکنون برگشته ايم به نقطه اوج درگير شدن مردم با مقوله آلودگي هوا که طي دهه اي ما بين سالهاي 1375تا1385 رخ داد. طي همين دهه موضوع آلودگي هوا به يکي از مضامين ثابت رسانه ها تبديل شده و تحت تاثير آن اقدامات قابل توجهي مثل حذف سرب از بنزين، توقف توليد سواري پيکان و بعضاً افزايش فضاي سبز شهرها انجام شد. از حدود سال 1385 به اين سو به ندرت ميزان آلودگي هوا از وضعيت هشدار گذشت و به همين خاطر سر و صداها در اين باره خوابيده بود و مقامات ذيربط تلويحاً اين وضعيت را نتيجه تاثير اقدامات انجام شده مي دانستند. اما حالا آلودگي هوا، بدتر از قبل، دوباره حادث شده است. تاثير اقدامات انجام شده به جاي خود، اما واقعيت اين است در اين چند سال فقط شرايط اقليمي باعث شده بود آلودگي هوا به وضعيت اضطرار نرسد. ناپايداري دائم هوا امکان وقوع وارونگي دما را به حداقل رسانده بود و به ندرت در سالهاي اخير شاهد بوده ايم که مثل يک دهه گذشته در صبحگاه هاي تهران فرونشيني دائم و سنگين هوا رخ دهد.واقعيت اين است که رشد عوامل آلاينده هوا بسيار سريع تر از فعاليت هاي مهار آلودگي بوده و به همين خاطر حقيقت همين است که مي بينيم: غول آلودگي هوا که بر پايتخت سيطره دارد، کشتار مي کندو کم کم دارد دامنه سيطره اش را به ديگر شهرها هم گسترش مي دهد.

بعد: چرا هواي تهران اينقدر آلوده است؟ اين سوالي است که معمولاً مردم مي پرسند. دلايل اقليمي و ژئو مورفولوژيکي آن را همه مي دانند: درنيمه سرد سال مکرراً در تهران وارونگي دما رخ مي دهد ( که مانع بالارفتن و خروج آلاينده ها از سطح شهر مي شود) و وضعيت توپوگرافيک خاص تهران باعث مي شود اصطلاحاً آلودگي توي اين شهر گيربيفتد و اساساً توان خودپالايي هواي شهر ضعيف باشد. اما سه عامل انساني آلودگي هوا کمتر مورد اشاره قرار مي گيرند: الف ) شهر ترافيک بي ساماني دارد و ناوگان حمل و نقل عمومي مناسبي ندارد . ب) انحصارعرضه خودرو در ايران باعث شده مردم ناچار به استفاده از خودروهاي به شدت آلاينده و پر مصرف باشند. هزينه اين تعطيلي هاي پايتخت را هم بايد از سود نه چندان حلال و نه چندان منطقي خودروسازي در کشور کم کرد. ج ) بر خلاف طرح جامع ، با ساخت و سازهاي غير قانوني شريان اصلي ورود هواي تازه به پايتخت، شمال غرب تهران، را مسدود کرده اند. جالب است که اين ساخت و سازها که همگي هم رسماً غير قانوني هستند به صورت انبوه و مثل قارچ ريشه مي دوانند و کسي هم جلودار آنها نيست.

ديگر :لابد سوال ديگر اين است که بعد چي مي شود؟ ممکن است تصور شود از آنجا که زور هيچکس به سازندگان خودروهاي آلاينده نمي رسد و از آنجا که کسي نمي تواند جلوي انبوه سازي بي ضابطه در شمال غرب تهران را بگيرد و از آنجا که کسي حاضر نيست اعتبار کافي براي توسعه حمل و نقل عمومي تهران را تامين کند، پس اوضاع از اين هم که هست حتماً خرابتر خواهد شد. بدبيني پر بيراهي نيست. به واقع بيشتر از آنکه بدبيني باشد، به واقع واقع بيني پهلو مي زند.اما در عين حال راه هاي ساده اي هم هست، که ظاهراً چون اراده جدي براي کاهش آلودگي هواي تهران وجود ندارد، کسي به دنبال اجراي آنها نيست:
الف) به طور کلي در پاييز و زمستان ساعت کار همه نهادهاي دولتي و آموزشي و صنفي و... از 9 صبح به بعد باشد. به اين شکل گره خوردگي ترافيک هم کمتر مي شود و هم در زماني رخ مي دهد که با گرمتر شدن سطح زمين آلاينده ها امکان فرار به لايه هاي بالاتر هوا را دارند.
ب) مثل همه ديگر نقاط جهان در تقويم نظام آموزشي ايران تعطيلات زمستاني نيز برقرار شود. به اين شکل مدارس و دانشگاه ها به جاي اول مهر از اول شهريور گشايش يابندو به جاي آن دي ماه به طور کامل تعطيل مي شود. اين طرح با نظام ترمي جديد نيز کاملاً هماهنگ است و از سوي ديگر باعث مي شود که تعطيلات آموزشي منطقي تر شده و مناسب تر در طول سال توزيع شود. فراموش نکنيم که بيشترين شدت آلودگي هوا در دي ماه رخ مي دهد و تعطيلي مراکز آموزشي در اين ماه مي تواند بسياردر کاهش آلودگي موثر باشد.
به خصوص طرح اول، کاملاً بدون هزينه و شدني است. از همين فردا مي توان آن را اجرا کرد. اما جالب است بدانيم که به جاي تعطيلي صبحگاه ، شورايي که در اين بار ه تصميم مي گيرد، شنبه گذشته امر به يک ساعت زودتر تعطيل شدن ادارات، يعني تعطيلي عصر داد، که هيچ تاثيري در کاهش آلودگي هوا ندارد. در فراز پيشين اشاره شد که ظاهراً در تهران اراده اي جدي براي کاهش آلودگي هوا در کار نيست. اين انگاره شايد قدري بدبينانه به نظر برسد. اما اين موضوع تعطيلي عصر به جاي صبح براي کاهش آلودگي هوا برمي تابد که نه فقط اراده جدي، بلکه حتي هيچ تمرکز ذهني هم براي حل اين مشکل وجود ندارد.

سرانجام:قبلاً يک باران که مي باريد يا يک باد تند که مي آمد هواي تهران دست کم يک شبانه روز صاف مي شد. حالا ديگر حتي شديدترين بادها هم حداکثر دو ساعت آلاينده هاي هواي پايتخت را پس مي رانند. به اين دليل ساده که شريان باد غالب و ريه هاي خود پالايي هواي شهر مسدود شده اند و شهرديگر ظرفيت اين همه ازدحام و تراکم را ندارد.دعاکنيم ، اما نه فقط براي آمدن باد و باران.

نويسنده : دکتر ناصر کرمي

برگرفته ازiren
i